آیه 115 سوره اعراف
<<114 | آیه 115 سوره اعراف | 116>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ساحران به موسی گفتند: اکنون خواهی نخست تو عصای خود بیفکن یا ما بساط سحر خویش بیندازیم.
جادوگران گفتند: ای موسی! یا تو [چوب دست خود را] بینداز، یا اینکه ما می اندازیم.
گفتند: «اى موسى، آيا تو مىافكنى و يا اينكه ما مىافكنيم؟»
گفتند: اى موسى، آيا نخست تو مىافكنى، يا ما بيفكنيم؟
(روز مبارزه فرا رسید. ساحران) گفتند: «ای موسی! یا تو (وسایل سحرت را) بیفکن، یا ما میافکنیم!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تلقى: القاء: انداختن. منظور انداختن عصا و ريسمانها است. ملقى : اندازنده.جمع آن ، ملقون است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ «115»
(جادوگران) گفتند: اى موسى! آيا (نخست تو وسيله سحرت را) مىافكنى و يا ما افكننده (به وسيله جادوى خود) باشيم؟
قالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظِيمٍ «116»
(موسى با تكيه بر نصرت الهى) گفت: (نخست شما) بيافكنيد. پس همين كه (ابزار جادوى خود را) افكندند، چشمهاى مردم را افسون كردند (با اين چشمبندى) ترس و وحشتى در مردم پديد آوردند و سحرى بزرگ را به صحنه آوردند.
«1». شعراء، 109، 127، 145، 164 و 180.
جلد 3 - صفحه 138
پیام ها
1- جادوگران سحرى آوردند كه به ظاهر مانند معجزهى حضرت موسى بود و با افكندن بر زمين، نمايان مىشد. فَتَلَقَّى ... الْمُلْقِينَ
2- در راه شناخت، نبايد تنها به حواسّ ظاهرى تكيه كرد، چون گاهى چشم هم افسون شده و تحت تأثير قرار مىگيرد. «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ»
3- تصرّف جادوى ساحران در چشم مردم است، نه واقعيّت، مثل سراب كه آب به نظر مىآيد. «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ» آرى، انبيا با بصيرت مردم كار دارند، و ساحران با بصر مردم.
4- براى كوبيدن هر حقّى، از وسائل مشابه آن استفاده مىشود، مذهب عليه مذهب و روحانىنما عليه روحانى. اينجا هم جادو بر ضد معجزه بكار گرفته شد. «بِسِحْرٍ عَظِيمٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ (115)
قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ: گفتند اى موسى: يا اينكه تو مىاندازى عصاى خود را، وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ: يا آنكه باشيم ما اندازندگان ريسمانها و عصاهاى خود را. در انوار مذكور است كه سحره به اين كلام موسى را مخير ساختند به طريق مراعات ادب، يا به طريق جلادت و تمكين، و لكن رغبت و ميل داشتند كه اول آنها بياندازند و به تغيير نظم كه ابلغ است و به تعريف خبر و توسط فصل و تأكيد ضمير متصل به منفصل تنبيه نموده بر اين ترغيب؛ و لهذا:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 115 تا 118
قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ (115) قالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظِيمٍ (116) وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ (117) فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (118)
ترجمه
گفتند اى موسى يا آنكه مىاندازى و يا آنكه باشيم ما اندازندگان
گفت بيندازيد پس چون انداختند جادو كردند چشمهاى مردم را و ترساندند آنها را و آوردند سحرى بزرگ
و وحى كرديم بموسى كه بينداز عصاى خود را پس آنگاه آن بلع ميكرد آنچه را كه بدروغ آنها ارائه ميدادند
پس ثابت شد حق و باطل شد آنچه بودند كه بجا مىآوردند.
تفسير
پس از اجتماع سحره و تعيين ميدان براى مبارزه آنها با حضرت موسى كه گفتهاند در اسكندريّه و مصادف با نوروز بوده آنها بپاس ادب بحضرت موسى مفاد آيه اول را معروض داشتند و گفتهاند باطنا مايل بودند خودشان سبقت نمايند و باين جهت جمله دالّه بر القاء خودشان را باسلوب ديگرى مؤكّد ادا كردند و حضرت موسى چون بىاعتناء بآنها و مستظهر بخدا بود فرمود بيندازيد و آنها عصاها و ريسمانهاى خودشان را كه مشحون و ممزوج بادويه كرده بودند كه در وقت وصول حرارت آفتاب بآنها حركت ميكرد و شبيه بمار و افعى و اژدها ساخته بودند بوضع عجيب و كيفيت مخصوص به تردستى انداختند و بقدرى زياد بود كه گفتهاند چهل خروار جمعا وزن آنها بوده و روى هم واقع شده بود و ميدان را پر كرده بود و تماشاچيان را مضطرب و خائف و مبهوت نموده بود با آنكه حقيقتى نداشت و آنها حركت ارادى نداشتند و در نظر مردم اينطور جلوه ميكرد و از فنون شعبده و چشم بندى بوده كه يكى از اقسام سحر است و در سوره بقره شمه از آن ذكر شد با اين وصف در آن زمان كمّا و كيفا كار بزرگى بوده كه با آن ازدحام خلق كسى متوجه بمكر و حيله آنها
جلد 2 صفحه 461
نشد و به اين جهت حضرت موسى هم مختصر تحيّرى برايش روى داد كه خطاب رسيد بيند از عصايت را و انداخت اژدهاى مهيبى شد كه گفتهاند رنگش سياه شكمش از شترهاى بزرگ بزرگتر داراى چهارپاى قطور كوتاه دنبالهاش ساحت ميدان را گرفته بود و با دهانش كه فراخى آن سابقا ذكر شد بلع ميكرد آنچه را سحره ساخته بودند و بدروغ و مكر و تزوير مار واقعى و اژدها ارائه ميدادند و روايت شده پس از آنكه تمام مصنوعات سحره را خورد روى بحاضرين نمود و آنها فرار كردند و در اثر ازدحام جمع كثيرى تلف شدند و حضرت موسى گرفت آنرا و بصورت اوّل برگشت و سحره گفتند اگر اين سحر بود عصاها و رسنهاى ما باقى مىماند پس حق حاصل و ثابت و ظاهر گشت و عمل آنها محو و نابود و باطل گرديد و فرعون كه جزء فراريان بود افتاد و بيهوش شد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالُوا يا مُوسي إِمّا أَن تُلقِيَ وَ إِمّا أَن نَكُونَ نَحنُ المُلقِينَ (115)
گفتند سحره بحضرت موسي عليه السّلام آيا شما عصاي خود را مياندازي يا ما بوده باشيم که عصاها و ريسمانهاي خود را بيندازيم.
از اينکه آيه ميتوان استفاده كرد که سحره نظر به اينكه متحير بودند و نميدانستند که آيا موسي بر حق است و اينکه القاء عصا معجزه است يا بر باطل است و اينکه سحر است چون موازين معجزه و سحر را كاملا ميدانستند و قواعد سحر را در دست داشتند ميخواستند که حضرت موسي ابتداء كند که اگر معجزه است آنها ديگر القاء نكنند و ايمان آورند و اگر سحر است اعمال كنند لذا قالُوا يا مُوسي إِمّا أَن تُلقِيَ و از آن طرف هم مجبور بودند از جانب فرعون در القاء گفتند وَ إِمّا أَن نَكُونَ نَحنُ المُلقِينَ.
اشكال- در آيه شريفه إِمّا يُعَذِّبُهُم وَ إِمّا يَتُوبُ عَلَيهِم توبه آيه 107 بدون حرف ان ناصبه است و در اينکه آيه با ان ناصبه ذكر شده.
جواب- اما در آيه توبه يكي از دو امر است يا عذاب يا قبولي توبه هر دو نيست هر كدام که اراده حق تعالي تعلق بگيرد موافق حكمت و صلاح و اما در اينکه آيه هر دو واقع ميشود سؤال در تقديم و تأخير است که كدام يك ابتداء كنيم
جلد 7 - صفحه 417
اول القاء تو باشد يا القاء ما لذا بتأويل مصدر ميرود که القائك و القائنا باشد
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 115)- سر انجام موعد معینی برای مقابله موسی (ع) با ساحران تعیین شد و از همه مردم برای مشاهده این ماجرا دعوت به عمل آمد.
روز موعود فرا رسید و ساحران همه مقدمات کار خود را فراهم ساخته بودند، یک مشت ریسمان و عصا که درون آنها گویا مواد شیمیایی مخصوصی قرار داده شده بود تهیه کردند که در برابر تابش آفتاب به صورت گازهای سبکی در میآمد و آن طنابها و عصاهای تو خالی را به حرکت درمیآورد.
صحنه عجیبی بود، موسی (ع) تک و تنها- فقط برادرش با او بود- در برابر انبوه جمعیت ساحران و مردم «گفتند: ای موسی! یا (تو شروع به کار کن و وسائل سحرت را) بیفکن و یا ما آغاز میکنیم و وسائل خود را میافکنیم» (قالُوا یا مُوسی إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمَّا أَنْ نَکُونَ نَحْنُ الْمُلْقِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم